نامه های سرگشاده به یک حسن!

خیلی خطرناکه حسن!

نامه های سرگشاده به یک حسن!

خیلی خطرناکه حسن!

نامه شماره 2

سلام حسن جان.

جونم برات بگه که امروز تولد آبجیم بود. دیشب با اینکه تا ساعت 8 شب کلاس داشتم و خیلی خسته بودم ولی بعدش رفتم واسش کادو بخرم. هر چی سعی کردم خلاقیت به خرج بدم و یه چیز جدید واسش بگیرم نشد که نشد، واقعا مخم هنگ کرده بود تو این آشفته بازار شب عید.

آخرشم یه دونه ادکلن واسش گرفتم حسن.

امروز صبح پاشدم قبل از اینکه بیدار شه یه یادداشت تفلدت مبالک نوشتم و به همراه کادو به تلویزیون آویزوم کردم و روی تلویزیون یه روزنامه انداختم

بیدار که شد گفت چرا تلویزیون رو اینجوری کردی آخه

منم گفتم میخوام خاک نگیره حسن

خلاصه بعد دو ساعت اوومد تلویزیون رو روشن کنه که دیدم دو متر پرید هوا و ذوق مرگ شد

آره حسن. سوپرایز کردن خیلی حال میده حسن. نشد یه بار تو منو سوپرایز کنی حسن.

آخرش باهات قهر میکنم حسن.

فعلا کاری نداری حسن؟

خداحافظ حسن


نظرات 4 + ارسال نظر
site01 جمعه 19 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 06:04 ب.ظ http://www.site01.civ.ir

651091785گاهی شانس فقط یک بار به آدم رو میاره پس باید قدرش رو دونست بهترین فرصت زندگی شما برای ثروتمند شدن مجموعه ای بی نظیر برای اولین بار در ایران برای کسانی که می خواهند بهتر زندگی کنند و از کمترین وقت و هزینه بیشترین سود را ببرند.برای آگاهی از جزییات بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید.
http://www.site01.civ.ir

خودم جمعه 19 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 09:24 ب.ظ

حسن جان تولد آبجی مبارک باشه
تا باشه ازین سورپرایزها
واقعا که خوش به حالشه ها

از طرف خودم و خواهر حسن تشکر میکنم.

زن شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 02:07 ق.ظ

اوا چه خوب ... خوش بحال خواهرت حسن !

از طرف خودم و خواهر حسن تشکر میکنم.

rst جمعه 11 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 01:20 ق.ظ

دمت گرم حسن
ایشالله تفدلت سورپرایز بشی

ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد