نامه های سرگشاده به یک حسن!

خیلی خطرناکه حسن!

نامه های سرگشاده به یک حسن!

خیلی خطرناکه حسن!

Friends یا بهترین سریالی که تا بحال دیدم

حدود 5 ماه از شبی که دوست خوبم محمد سریال Friends   رو بهم معرفی کرد میگذره . جوری از سریال تعریف میکرد که برای دیدنش لحظه شماری میکردم تا اینکه چند وقت بعد  4 فصل سریال رو از دوست عزیزم آروین که منبع انواع و اقسام فیلم وسریال هست گرفتم .

فقط میتونم بگم شاهکار سریال های طنز دنیا فقط و فقط Friends   میتونه باشه .

این سریال از سال 1994 تا 2004 ( به مدت 10 سال پیاپی ) در آمریکا و برخی کشور های اروپایی پخش می شده . سریال Friends یک سریال کمدی و درباره 6 دوست هست که در یک ساختمان در منهتن نیویورک زندگی می کنند.

جالبه که بدونیدعلت پایان این سریال ، پایان داستان و یا کمبود سوژه نبوده بلکه ناتوانی تهیه کننده ها از پرداخت دستمزد سرسام آور بازیگران ناشناخته ده سال قبل و ستاره های امروز بوده .

بعد از این سریال هم سریال های مشابهی با حضور بازیگران سریال  Friends   ساخته شد که هیچ کدوم نتونستن محبوبیت  Friends   رو مجددا بدست بیارند از جمله :

Two and a half man

Joye(Friends2)

How i met your mother

و...

اگه هنوز این سریال رو ندیدید و نیاز دارید تا روحیتون رو تازه کنید ، پیشنهاد میکنم حتما Friends    رو گیر بیارید و ببینید .

من که تا بحال دو بار این سریال 10 فصلی رو دیدم و هر دو بار کلی باهاش خندیدم.

اهواز - یزد جا نمونی

انگار همین دیروز بود .


صحنه اول:

 مادرم رو به پدرم کرد و گفت حالا که دخترمون یزد قبول شده بهتره ما هم بریم اونجا ، خسته شدم از این اهواز خراب شده ، چی داره که بیخود موندیم ؟ نه آب و هوای درست و حسابی داره ، نه مردمش با فرهنگن ، نه امنیت هست ، نه به جاهای خوش آب و هوا نزدیکه و از خرج نشدن پول نفت واسه خوزستان تا خوشکل نبودن صدای نون خشکی رو کوبید تو کله بابای بیچاره ما ! اون هم واسه این که خودشو راحت کنه هر 15 ثانیه میگفت بله .


صحنه دوم :

زنگ خونه رو زدن.

"محمدحسن درو باز کن"

" باشه "

آروم میرم سمت حیاط و در رو باز میکنم ، " سلام خانم فرطوسی ، حال شما ؟ بفرمائید " همین که اومد داخل شوهرشم ظاهر شد "سلام حاج آقا ، احوالات شما؟ خواهش میکنم ، بفرمائید " ما که هنوز دو زاریمون نیفتاده بود چرا اینا دارن از جنس زیر شلواری من تا بند بند کاشی های خونه و مدل شلینگ توالت رو بررسی میکنن بعد از دو سه تا سوال آقای فرطوسی در مورد پارکینگ همکف و طبقه بالا و مستاجر بالا و ساعت های رفت و اومد اتوبوس سر کوچه تازه متوجه شدیم بله ،دوستان محترم جهت کرایه منزل تشریف آورده اند.


صحنه سوم :

 بابام با پشه کش کوبید تو سر مگس بد بخت و رو به من کرد "هفته دیگه که امتحانت تموم شد برو یزد ، خواهرت قرارداد خونه رو بسته . منم وسایل خونه رو بار خاور میکنم و واستون میفرستم ، تا ما میرسیم دیگه خودتون خونه رو بچینید"

دیگه مقاومت فایده نداره باید بریم ، با نا امیدی گفتم "خیلی خوب ولی اگه انتقالی من جور نشد من باید برگردم ها"


صحنه چهارم:

ساعت تازه یک و نیم نصف شب شده ، راننده هم که فقط بلده چای بریزه تو لیوانش تا تموم شد یه سیگار روشن کنه یه حسی بهم میگه تا برسیم شیراز یا ازسیگارسرطان میگیره و درجا میمیره یا از بس که چای میخوره و دستشویی نمیره مثانه اش میترکه ، میپاشه تو شیشه جلو راننده ، صبح ساعت هفت رسیدیم شیراز مستقیم رفتم واسه یزد بلیط گرفتم .بلیط واسه ساعت هشت . انقدر خسته بودم که نفهمیدم کی ساعت شده دو . اینم از یزد .


صحنه آخر:

پیرمرد راننده تاکسی دوید سمتم "مهندس کجا میری؟"

 "نعل اسبی"چه اسم مزخرفی

"سوار شو پسرم"

"چند میگیری؟"

"قابل نداره 1200 تومن"

خوبه ، چقد اینجا کرایه ها ارزونه . هنوز هفت هشت بار دنده عوض نکرده بود که رسیدیم "کدوم خیابون؟" یه نگاه به اس ام اس خواهرم کردم "خاتمی 2" یادش بخیر کجایی ممدد چخان! هر چی بودی بهتراز این مموتی بودی !


 20 دقیقه گذشته و منم متنو تموم کردم .

ولی هنوزم باورم نمیشه 1 سال گذشته


اولین پست

برای اولین  پست وبلاگ آهوی کرسر را در صحرای بی آب و و علف یادداشت جدید می دوانم و اولین جملات نامربوط ذهنم را نثار چشمان شما بینندگان جان مینمایم. باشد که رهرو دوست بلاگ نویس در بندم محمد-چ باشم . روحش چیز باد

متاسفانه از لحظه بازداشت تاکنون هیچ گونه خبری از ایشون در دست نیست و تنها یک عکس از ایشون انتشار یافته که ملاحظه می فرمائید.


اما بالاخره بعد از یک سال بی تلفنی و بی اینترنتی با همکاری متخصصین توانمند داخلی و راه اندازی GPRS همراه اول از دیروز ما هم به محفل نورانی اینترنت و وبلاگ نویسها پیوستیم و انشاءا... تا آخر الزمون که آخر سال 2012 هستش ما هم مینوسیم.

در آخرت هم اگه اینترنت همراه اول فعال بود باز هم در خدمتتون خواهیم بود در غیر اینصورت پیشاپیش عذر بنده خاطی رو بپذیرد.

تا فرصتی پیش اومده از این تریبون استفاده میکنم و آرزوی عمری خوش و طولانی (تا2012) برای همه دوستام به ترتیب از چپ به راست  :  آروین-ک ، رضا-ک ، امیر-ک ، سجاد-ک ،محمد-ک(چ سابق) ، وهاب-ک  و مجید-ک میکنم .


این جملات رو به سبک یه آدم معروف بخونید (مثلا دکتر م .الف رئیس جمهور یکی از کشورها ! )

آهای آقایون ک

به فضل الهی و با پشتکار همین جوونا تونستیم وبلاگ راه اندازی کنیم

ما به شما یک روز فرصت میدیم

بیاید اینجا کامنتتون رو بذارید

در غیر اینصورت با موج خشم ملتهای منطقه از صفحه روزگار محو میشید

ملت ایران       ..  ملت شریف ایران دست کسایی که کامنت نذاردن رو از بیخ میبره میندازه جلو وق وق صاحاب تا بخوره

اگه اومدید که هیچ و  گرنه فردا اسامیتون رو به اضافه عکس سانسور نشده تو بلاگ میذارم تا دیگه خودتون میدونید